به نام خدا
سلام و شب بخیر
بعد مدت ها اومدم و با دل پر
هوای دلم مثه هوای شهرمون ابریه.... از صبح هزارتا بهونه پیدا کردم تا بعد مدت ها برای خودم و خودم زار زار اشک بریزم.....
انقد ک هنوزم دلم خالی نشده.... دوس دارم برم زیر بارون و برای خودم ماجراهای اخیر رو تشریح کنم و فقط خودم شنونده باشم بعد فقط خودم ب خودم تذکر بدم اشتباهاتمو
آخی انقد دلم برای خودم میسوزه... دوس ندارم هیچ احدی دلش بسوزه برام.... دلسوزی خودم برای خودم دردناک هست
کاش میشد روزها و ثانیه ها ب عقب بر گردن کاش
دوس دارم برای پسرم مادر لایقی باشم همین
دلم انقد گرفته ک حتی صدام ب جایی نمیرسه
خدایا شکرت