یادداشت های یک سمیرا

تو می شی تنهای تنها،تنهایی می شه تو،تو با اون یکی می شی،دنیا می شه تو

یادداشت های یک سمیرا

تو می شی تنهای تنها،تنهایی می شه تو،تو با اون یکی می شی،دنیا می شه تو

کاش کمتر گناه داشتم......

آمده ام تا در مقابلت بایستم و به نیستی خود پی ببرم!  

آمده ام تا بگویم نه من،نه این آدم ها.. تنها  تو حاکم این روحی 

 

آمده ام خسته!! خسته از آدم ها!!! خسته از خود!  

من آمده ام... و تو آیا جایی برای مسافر خسته روزگار داری؟!؟!؟  

چه زود میگذرد.... چه زود میگذرد و ما.... چه آسان فراموش میکنیم که با چه کسی پیمان بسته ایم!  

خود به سراغش میرویم و التماسش میکنیم که ما را برای شروعی دوباره راهی کند و هنوز چیزی نگذشته التماس هایمان را به باد فراموشی سپرده ایم....  

انگار دلمان تنگ میشود برای لذت گناهانمان!!!!  

نمیدانم که این آدم ها چگونه است که گاهی حتی به گناه یکدیگر هم حسد میورزند؟!؟!  

بد نبود که هر از گاهی در بودنمان اندیشه ای میکردیم...  

کاش لحظه ای درنگ میکردیم شاید از مرز تعریف خود بیرون میرفتیم!  

شاید اینگونه زن و مرد، قوی و ضعیف،غنی و فقیر.. بودن یکدیگر را به فراموشی میسپردیم و روحی را دریافت میکردیم که در اجسام خاکی ما جاریست و تلاش میکند تا خود را به آرامشی برساند  

و همه ی ما میدانیم که جای آرامش ابدی در درونمان خالی است..... آرامشی که ما را عبور میدهد از جهالت بی انتهایمان........ 

تسلیت

به نام خدا


دارم از غصه میترکم.......................................... خدایا چرا مینا........ چرا اون.... مگه اون چی ازت خواسته بود که عشقشو ازش گرفتی.... مگه اون چکاری کرده بود که این سرنوشت رو براش نوشتی.... خدایا مینا که عشقش خالص و پاک بود.... چراااااااااااا اون؟!؟!

خدایا حکمتتو شکر.... خدایا شکرت ولی آخه چرا میناااااااااااااااااااااا

اصلا باورم نمیشه..... کاش یکی بهم بگه همش خوابه... کاش بفهمم همه ی اینا یه شوخیه.... کاششششششش

خدایا من هیچوقت نمیتونم ناراحتی دوستامو ببینم چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا اینطوری کردی... مگه نمیدونی که من داغون میشم؟!؟... مگه نمیدونی چقدر من عاشق دوستام هستم.... چرا با من اینطوری کردی... چرا باید خبر به این بدی رو من بشنوم........ چرااااااااااااااا

درسته بنده ی کاملت نیستم.... درسته بنده درستت نیستم ولی خدایا شکرت آخه چرا مینا... آخه چرا دوستای منننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن

خدایا به مینا کمک کن......

از دیروز سردرد عجیبی گرفتم....... اصلاااااااا نمیتونم از شوکش بیام بیرون.... میناااااااااا کاش میشد برگشت به عقب...


به غیر از تاسف نمیتونم چیزی بگم...... مینای عزیزم منو تو غمت شریک کن....

برای روح عشق مینای گلم یه صلوات ختم کنید لطفا


۳۷

بی تو عشق معنا نداره             تویی تنها تک ستاره

باز تو آسمون قلبم                   او مدی با یک اشاره

قلبمو گرفتی رفتی                از عشقم چیزی نگفتی

می سوزه دلت یه روزی           وقتی اسممو شنفتی

باشه غصه ها مال من          باشه شادی ها مال تو

من فقط با یک اشاره             تو را میخوام ای ستاره