نی نی 27

به نام خدا 

گاهی خسته ام..... حتی از دیدن خودمم خسته ام..... 

دوست دارم زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم.... اما کووووووووووو 

اصلا چطوری؟!؟!؟! 

این جمله رو تووو وبلاگ

من اگه مادر شوهر بشم.. خوندم خیلی خوشم اومد با اجازه صاحب وبلاگ!  

می دانم اگر مادرشوهر بشم مادرشوهر خوبی نمیشوم چون همین حالا هم نه دختر خوبی هستم نه همسر خوبی نه عروس خوبی.من با خودم هم خوب نیستم چون در روز بارها احساسات ناب زنانه ام را خفه می کنم چون برای من بد است که به کسی که بمن توهین می کند بگویم که خیلی بیشعوری اما من دوستت دارم. چون کسی حرفم را نمی فهمد و برای همین "من" با "زن" بودنم تنهای تنها هستم. 

 

از حرفای مادرشوهر خسته ام..... کاش منم توان خرم رو داشتم!.... روحیه مبارزه کننده اونو 

دلم میخواد گاهی وقتا مثله اون فکر کنم.... مثل اون برخورد کنم اما زندگیم مثل اون نباشه ها!!!! 

دلم میخواد مثله اون محتاط باشم و دم مادرشوهر رو به طرز قشنگی قیچی کنم!!!! 

 

دلم نمیخواد کینه ای باشم اما شدم!!!! 

خدایا خودت کمکم کن 

از حرفاش چیزی نگم بهتره...... انقد که حرفای مسخره ای زده 

حالم ازش بهم میخوره.... همین!!!