۱۴

 عزیزم من در آن شب ها فقط یاد تو می کردم

نبودی تو ومن تنها فقط یاد تومی کردم

تو دور از دسترس بودی ومن هم دور از هرکس

نکردم یاد کس زیرا فقط یاد تومی کردم

وشبها که خیالت مثل دریا شرجی ام می کرد

من دم کرده وبی پروا فقط یاد تو می کردم

تو آبی تر زدریایی ومن موجی تر ازدریا

من موجی درآن غوغا فقط یاد تومی کردم

پرازتب بودم وچیزی نمی گفتم که این یعنی

میان خواهش وحاشا فقط یاد تومی کردم

توای خوب من ازمن این همه دلخورچرا هستی

که من دور از تو درآنجا فقط یاد تو می کردم

نبودی معترض هستی اگربودی چه می کردی

که می دیدی من تنها فقط یاد تومی کردم